دغدغه امام موسی صدر در تمام سخنرانیهایش با محوریت امام حسین(ع) این است که نباید به گریه و آیینهای ظاهری بسنده کنیم. پاسخ شما به پرسشی که او مطرح میکند، چیست؟
به گزارش ایکنا؛ کانال امام موسی صدر پرسشی در شبکه اجتماعی مطرح می کند که متن کامل آن ر ا در ادامه می خوانید: چطور میخواهیم اهداف امام حسين (ع) را محقق کنیم؟
چطور میخواهیم اهداف امام حسين(ع) را محقق کنیم؟
چند روزی از برگزاری عزاداریهای دهه اول محرم گذشته است و هر کدام از ما به روال عادی زندگی برگشتهایم آیا آنچنان که باید از این مراسمها بهره بردهایم؟
موضوعی که دغدغه امام موسی صدر در تمام سخنرانیهایش با محوریت امام حسین است که نباید به گریه و آیینهای ظاهری بسنده کنیم. پاسخ شما به پرسشی که او مطرح میکند، چیست؟
امام موسی صدر در سخنرانی «عطای حسينی در واقعه کربلا» در کتاب #سفر_شهادت میگوید: «ای جوان و ای نوجوان، هنگامی که از اين حسینیه بيرون میروی بايد فکر کنی که چطور میخواهی امام حسين را ياری کنی؟ چطور میخواهی جبهه امام حسين را تقويت کنی؟ چطور میخواهی اهداف امام حسين را محقق کنی؟
پاسخهای خود را به ادمین کانال ارسال کنید: @imamsadrinstitute
عشق و عطش، نرمافزاری است که به صورت گویا، تاریخ کربلا را بر اساس لهوف سید ابن طاووس، روایت میکند.
به گزارش ایکنا؛ نرمافزار روایت تاریخ کربلا بر اساس لهوف سید ابن طاووس به نام «عشق و عطش» را مرکز تحقیقات علوم کامپیوتری نور تولید و در اختیار علاقهمندان قرار داده است.
این نرمافزار، بر اساس کتاب عشق و عطش اثر امید آرام تولید شده که کتاب خود کوشیده است با استناد به اثر زیبا و شیوای سید ابن طاووس، تاریخ کربلا را به زبانى دیگر روایت کند و این نرمازار آن را به صورت گویا در اختیار مخاطبین قرار داده است.
سه فصل به نامهای راز راه، مرگ سرخ، رنگ رنج مشتمل بر ۳۲ عنوان در ۳۲ قطعه صوتی با صدای آقاى مهدى مهدى زاده و خانم شعبانى محتوای این نرمافزار را تشکیل میدهد.
در فصل اول این کتاب گویا دلایل سفر امام به کربلا، حرکت امام از مدینه به مکه، داستان پیک نور و سفر حضرت مسلم به کوفه و وقایع کوفه، هجرت امام از مکه به مقصد عراق و ورود کاروان حضرت امام حسین (ع) به کربلا روایت شده است.
همچنین فصل دوم این نرمافزار به روایت شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (ع)، فرزندان و یاران با وفاى آن حضرت میپردازد. فصل سوم نیز روایتگر زمان اسارت حضرت زینب کبری (س)، زنان و کودکان حضرت حسین بن على (ع) رسیدن قافله اسراء به شهر بى وفاى کوفه، سفر اسیران نینوا از کوفه به شام و مجلس یزید، روایت رجعت قافله به مدینه الرسول، داستان رجعت حضرت زینب و بازگشت حضرت سجاد (ع) به شهر مدینه است.
از جمله قابلیتهای نرمافزار چندرسانهای عشق و عطش، میتوان به نمایش تصویرهای مرتبط با موضوع برنامه، دسترسی به فهرست درختی محتوا، امکان جستجو در محتوای برنامه و امکان استفاده از طریق کامپیوتر و دستگاه پخش صوت اشاره کرد.
به گزارش ایکنا، سید ابن طاووس از مهمترین کسانی است که در عرصه نگارش تاریخ کربلا کوشیده و کتاب پرارجی را به نام «اللهوف فی قتلی الطفوف» نگاشته است که نرمافزار عشق و عطش به زبانی دیگر این اثر ارزشمند را به صورت صوتی روایت میکند.
«شیخ عباس قمی» در ۴۲ سالگی کتابی درباره حضرت سیدالشهدا(ع) نوشته که دهها سال است میهمان خانههای ایرانی شده است.
به گزارش ایکنا به نقل از شبکه اجتماعی حافظه ملی ایرانیان؛ «شیخ عباس قمی» که ۷۸ سال از درگذشتش میگذرد، افزون بر مفاتیحالجنان که حالا دهههاست میهمان خانه ایرانیها شده است، آثار برجسته دیگری نیز دارد که در این میان، «نَفَسُالمَهموم» اثری درباره حضرت اباعبداللهالحسین و البته به زبان عربی است.
وی انگیزه خود را جمعآوری مقتل مختصری با استفاده از روایات مورد اعتماد دانسته است. این اثر را در سال ۱۳۳۵ قمری(۱۲۹۶ خورشیدی)، وقتی ۴۲ سال داشت، به رشته تحریر درآورد که یک مقدمه، پنج باب و یک خاتمه دارد و نام آن را از حدیثی فرموده امام جعفر صادق(ع) انتخاب کرده است.
همچنین شاید بد نباشد ذکر شود که اخیراً نوادگان آن مرحوم، آقایان حسین و عباس محدثزاده، در اقدامی فرهنگی، گذرنامه وی را به سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران هدیه کردند که تصویری از سالهای آخر حیات پربرکت آن مرحوم است و تصویری جز آنچه تا امروز از او دیدهایم را ارائه میدهد که برای نخستین بار منتشر میشود.
در کتاب قاموس اللغه آمده است که اصل کلمه زینب همان «زین اب » یعنی زینت پدر است. همه مورخان نوشته اند که فرشته والامقام وحی، حضرت جبرائیل این نام را از سوی خدوند برای او برگزید و چه نیکو انتخابی!
آیا تا به حال به این نکته فکر کرده اید که اگر این زینت و شرافت پدر، این نمونه بی کاستی و آیینه تمام نمای مادر و این یار پایدار تزلزل ناپذیر برادر نبود، چه اتفاقی در تاریخ اسلام می افتاد؟ چه تغییری در مسیر حرکت اسلام رخ می داد؟!
در این گلگشت قصد آن داریم با گشت و گذاری در گلواژه های زینبیه نویسان در ژرفنای این اندیشه فرو رویم که چه می شد اگر زینب نبود؟!
اگر زینب(س) نبود، سلسله امامت به دست شقی ترین آدمی زادگان در نخستین روزهای امامت چهارمین امام شیعیان می گسست و رسالت الهی امامان _علیهم السلام_ در تبیین صحیح و راستین دین محمد _صلی الله علیه و آله_ ناتمام می ماند. عباس محمود عقاد، در روایت شاعرانه خویش از کربلا، می نویسد:
«و آن گاه که زینب _علیها السلام_ با شنیدن فرمان ابن زیاد در به قتل رسانیدن علی بن حسین _علیه السلام_ بی درنگ و قدرتمند خود را به برادرزاده عزیزش و امام معصوم زمانش رسانید, او را در آغوش کشید و فریاد مخالفت سرداد و آن چنان ابن زیاد و مأمورانش را حیرت زده و مبهوت ساخت که ناخودآگاه دست از تصمیم پلیدش کشید. بدون شک اگر فداکاری زینب نبود، نزدیک بود از تنها بر جای مانده از نسل حسین _علیه السلام_ نیز فقط نشانی از نام او بر زبان ابن زیاد ملعون باقی بماند».
زینب _علیها السلام_ آمد تا امروز ما امام زمانی حاضر و ناظر داشته باشیم. محمدجواد مغنیه, متفکر صاحب نام لبنانی می نویسد:
«علی _علیه السلام_ علوم رسول خدا _صلی الله علیه و آله_ را که مستقیماً از فرستاده الهی دریافت کرده بود، به ذریه و اولاد خویش سپرد و این علوم از طریق آل و ذریه او به دست ما رسید».
این حقیقت بر امویان نیز پوشیده نبود. از این رو خواستند ذریه علی _علیه السلام_ را نابود کنند و از نسل او زنده ای باقی نگذارند تا همه آثار امام را از هستی ساقط سازند .بهترین دلیل این سخن گفته شمربن ذی الجوشن است که «فرمان امیر عبیدالله بر این صادر شده است که همه اولاد حسین کشته شوند».
شمر این سخن را وقتی گفت که جهت قتل امام زین العابدین _علیه السلام_ شمشیر برکشیده بود. همان هنگام زینب، عمه امام سجاد _علیه السلام_ در میان آنان قرار گرفت و گفت : «کشته نخواهد شد مگر این که من نیز کشته شوم». از این سخن شمر می توان دانست که چرا حتی طفل شیرخوار حسین _علیه السلام_ را نیز به قتل رساندند. امویان دو سرور اهل بهشت, حسن و حسین _علیهما السلام_ را به قتل رسانیدند و فرزندان حسین _علیه السلام_ را نابود ساختند و از میان آنان جز زین العابدین _علیه السلام_ از چنگال مرگ نجات نیافت. نخستین فضیلت در خلاصی امام چهارم _علیه السلام_ از آن زینب است؛ زیرا زینب بود که در کربلا و کوفه تیغ شمر و ابن زیاد را از او دور ساخت. آن گاه که به سختی دامان زین العابدین _علیه السلام_ را چسبید و گفت:
«سوگند به پروردگار او را مفارقت نخواهم کرد . اگر او را می کشی مرا هم با او بکش».
آری، وجود زینب _علیها السلام_ ضامن بقای اسلام و علوم نبوی و علوی بود و حضورش سلسله ولایت و امامت را از گزند حوادث تلخ و نابودگر مصون داشت. اگر زینب نبود، در زمان بیماری و بستری گشتن امام سجاد _علیه السلام_ مردم چگونه حلال و حرام خدا را می شناختند و گره از مشکلات شرعی خویش می گشودند؟!
راستی در زمان اختفای مصلحت آمیز امام چهارم _علیه السلام_ هدایت جامعه به سوی ناب ترین فرامین اسلامی به عهده چه کسی جز زینب _علیها السلام_ بود؟! شیخ صدوق می نویسد: «حضرت زینب _علیها السلام_ نیابت خاصی از طرف امام حسین _علیه السلام_ داشت و مردم در مسائل حلال و حرام به او مراجعه می کردند. از او می پرسیدند تا این که حضرت سجاد _علیه السلام_ بهبود یافت».
علامه مامقانی در کتاب شریف تنقیح المقال، آورده است: «زینب _علیها السلام_ مانند امام _علیه السلام_ دارای مقام عصمت بوده و کسی را نمی رسد که انکار کند و نپذیرد و اگر چنین نبود، هر آینه امام حسین _علیه السلام_ مقدار و پاره ای از بار سنگین امامت و پیشوایی روزگار را زمانی که امام سجاد _علیه السلام_ بیمار بود بر او حمل و واگذار نمی نمود و پاره ای از وصایا و سفارش های خود را به او وصیت نمی کرد و امام سجاد _علیه السلام_ او را در بیان احکام و آن چه که از آثار و نشانه های ولایت و امامت است، نایبه به نیابت خاصّه و جانشین خود نمی گردانید».
اگر زینب نبود, عاقبت حادثه عاشورا چه می شد؟ این حادثه چگونه به حماسه مبدل می گشت؟ آیا در کندوکاو داستان کربلا از نیم روز عاشورا به بعد, صدایی رساتر از صدای زینب _علیها السلام_ و فریادی افشاگرانه تر از فریاد او یافته ای؟!
سرّ نی در نینوا می ماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود
در کتاب «احتجاج» طبرسی چنین روایت شده است: «چون زینب _علیها السلام_ دختر علی _علیه السلام_ به جانب مردم اشاره کرد که ساکت شوند با همان اشاره، نفس ها در سینه حبس شد و زنگ شتران از صدا افتاد. پس شروع به سخن کرد… . مردم، با شنیدن این سخنانِ ملامت انگیز، حیرت زده و مبهوت گریستند و دست های خود را از حسرت و اندوه به دندان می گزیدند».
این حقیقت چنان آشکار بود که کارگزاران ستم پیشه آن زمان نیز زبان به اعتراف گشودند.
عمروبن سعدالاشراق, والی مدینه در زمان حکومت یزید, پس از بازگشت کاروان اسرا به مدینه به یزید چنین نوشت: «همانا که وجود او زینب _علیها السلام_ در میان مردم مدینه اذهان را می آشوبد. او زنی سخنور و عاقل و خردمند است و عزم کرده تا با هوادارانش انتقام خون حسین _علیه السلام_ را بگیرد».
و نتیجه آن شد که از شدت احساس خطر از نشر و تبلیغ اندیشه عاشورای حسین _علیه السلام_ تصمیم به تبعید حضرت زینب _علیها السلام_ از مدینه گرفتند.
کمال السید، در کتاب «زنی به نام زینب _علیها السلام_» می نویسد: «زنی به نام زینب _علیه السلام_ که در سینه اش قلب علی _علیه السلام_ می تپید و در چشمانش فروز زندگی حسین _علیه السلام_ موج می زد، به کاخ یزید وارد شد با گام هایی استوار… در برابر این همه صلابت و سترگی, یزید و ابن زیاد از تخت هایشان فرو افتادند…. . یزید در مقابل منطق سرخ زینب _علیها السلام_ مثل مگس کوچک و ناچیز شده بود و شاید برای نخستین بار بود که باور کرد حسین _علیه السلام_ هنوز زنده است. هنوز در کربلا می جنگد و نزدیک است که به دروازه های دمشق برسد».
کانال تلگرام مرکز اسلامی امام علی(ع) وین در اتریش برگی از دفتر زندگی علامه طباطبایی، بزرگ مفسر قرآن کریم را منتشر کرد.
برگی از دفتر زندگی بزرگ مفسر شیعی قرآن
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن(ایکنا)، این کانال به نقل از شماره نهم مجله سروش وحی برگی از دفتر زندگی علامه طباطبایی با موضوع انس با قرآن و اعتماد به خدا در تمام مراحل زندگی را منتشر کرد.
مسلمان و انس با قرآن کریم
من عهد دارم كه هر روز یك جزء از قرآن را بخوانم و الآن چهل سال است كه این كار را انجام میدهم.
هر ماه یک ختم قرآن تمام میشود و باز از ابتدای آن شروع میكنم و هر بار میبینم كه انگار اصلاً این قرآن، آن قرآن پیشین نیست! از بس مطالب تازهای از آن میفهمم!
از خدا میخواهم به بنده عمر بسیاری دهد تا بسیار قرآن بخوانم و از لطایف آن بهره ببرم. نمیدانید من چه اندازه از قرآن لذت میبرم و استفاده میكنم!
اعتماد به خدا در تمام مراحل زندگی
حجتالاسلام ممدوحی نقل میكند: مرحوم علامه طباطبایی جلساتی داشتند كه گاهی در منزل خودشان و گاهی در خانه بعضی شاگردانشان تشكیل میشد. یکبار كه در اواخر عمرشان قرار بود برای حضور در یكی از جلسات، شبانه از كوچه پس كوچههای تاریك شهر قم عبور كنند، ارتعاشی كه در بدن داشتند و راه ناهموارِ منزلی كه آن شب قرار بود آنجا بروند و تاریكی كوچهها، سبب شد كه یكی از اطرافیان عرض كند: «احتمال دارد ـ خدا نكرده ـ با این وضع، به زمین بخورید. میشود جلسه این هفته را مثلاً در خانه خود حضرتعالی بر پا كرد تا اذیت نشوید.»
حضرت علامه فرمودند: مگر ما در روز به وسیله نور خورشید خود را نگه میداریم و مگر نور خورشید باعث میشود زمین نخوریم ؟! قُلْ مَنْ یَكْلَؤُكُمْ بِاللَّیْلِ وَ النَّهارِ مِنَ الرَّحْمنِ … (انبیا/۴۲) ؛ بگو: چه كسی شما را در شب و روز از (هر آسیب) خدای رحمان حفظ میكند؟!