حذيفه از بزرگان اصحاب پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم و از خواص اصحاب امیر المؤمنین علیه السلام بود.پدر حذيفه در جنگ احد اشتباها به وسیله مسلمانان کشته شد.
حذيفه یکی از هفت نفری بود که که بر صدیقه طاهره سلام الله علیها نماز خواندند. اوصحابه منافق را می شناخت.منافقینی که پس از غدیر خم توطئه قتل پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم را چیدند ومی خواستند در بازگشت از غدیر خم در راهی که از کوه می گذشت شتر حضرت را بترسانند تا برمد و حضرت به دره سقوط کندو به قتل برسد. اما جبرئیل این نقشه را به سمع مبارک نبوی رساند.
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم چون به محل مرد نظر رسیدند، منافقین با چهره های بسته هر کدام ظرفی که داخل آن سنگریزه بود از بالا رها نموده و شروع به داد وفریاد ونعره زدن کردند. اما عمار مهار ناقه را گرفته بود و حذيفه هم در کنار آن حضرت بود وسر انجام نقشه آن کوردلان نقش بر آب شد.
پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم آن منافقین را به حذيفه معرفی فرمودند که عبارت بودند از اولی و دومی سومی و ابو عبیده و معاذ بن جبل و سالم و معاویه و عمروعاص و طلحه و سعدبن ابی وقاص و عبد الرحمن بن عوف و ابوموسی اشعری و مغیرةبن شعبه و ابوهریره،و حذيفه همه را به خاطر سپرد. به همین دلیل بود که غاصبین خلافت بعد از آن واقعه از حذيفه می ترسیدند که مبادا آنان را به مردم معرفی کند.
لذا حذيفه بر جنازه هرکس حاضر نمی شد دیگران می فهمیدند که میت از منافقین بوده است. نکته جالب آنجا بود که دومی برای سرپوش گذاشتن برنفاق خویش و تبرئه خود از حذيفه می پرسید:"اگر این شخص از منافقین است بگو تا من بر او نماز نخوانم."1
این بزرگوار چهل روز پس از خلافت امیر المؤمنین در مدائن از دنیا رحلت فرمود.2او قبل از رحلت به دو فرزندش صفوان و سعید وصیت کرد که همیشه ملازم امیر المؤمنین علیه السلام باشند وایشان هم به وصیت پدر عمل نمودند تا در جنگ صفین به شهادت رسیدند.
2. تبعید امام جواد علیه السلام به بغداد
در سال 220ه امام جوادعلیه السلام به دستور معتصم از مدینه به بغداد تبعید شدند.3
3.ورود اسرای اهل بیت علیهم السلام به بعلبک
بنابر نقلی ورود اسرای اهل بیت علیهم السلام به شهر بعلبک و استقبال مردم آن شهر از نیزه داران با شکر و سویق و آذوقه و علف در این روز بوده است،که حضرت ام کلثوم علیها السلام با دیدن این منظره در حق آنان نفرین کردند.4
1. منتهی الآمال :ج1ص120 . اسد الغابة:ج1ص391.
2. مستدرک سفینة البحار :ج5 ص212. الوقایع الحوادث:ج4ص308. مراقد المعارف:ج1ص242.
3. ارشاد :ج2ص295.
4. قلائد النحور :ج محرم وصفر ،ص332.