ام کلثوم صغری دومین دختر امیر المؤمنین علیه السلام از فاطمه (ع) است.در اینکه علی علیه السلام از فاطمه صاحب دو دختر بوده است،بین مورخان و تذکره نویسان اختلافی دیده نمیشود.
طبری آنجا که فرزندان امام را بر میشمارد نویسد:و زینب کبری و ام کلثوم کبری (۱) و آنجا که فرزندان آنحضرت را از زنان دیگر جز فاطمه (ع) نام میبرد گوید از آنهاست زینب صغری و ام کلثوم صغری (۲) و مفید گوید فرزندان امیر المؤمنین از دختر و پسر بیست و شش فرزنداند:حسن و حسین و زینب کبری و زینب صغری که کنیه او ام کلثوم است مادر اینان فاطمه بتول…است (۳).
تنها خلاف آنان در این است که ام کلثوم کنیه دومین دختر علی (ع) است و یا نام اوست. بیشتر تاریخ نویسان نام او را ام کلثوم نوشتهاند.
ام کلثوم پس از سال هشتم هجری متولد شد و سال هفدهم به عمر بن الخطاب شوهر کرد و چون عمر کشته شد نخست عون و پس از مرگ او برادرش محمد بن جعفر بن ابی طالب او را بزنی گرفت.بیشتر تذکره نویسان نوشتهاند ام کلثوم پس از مرگ و یا کشته شدن محمد (۴) شوهری اختیار نکرد،اما ابن حزم نویسد:عبد الله بن جعفر بن ابی طالب پس از طلاق زینب (ع) او را بزنی گرفت (۵).
عموم تذکره نویسان و مورخان نوشتهاند،ام کلثوم از عمر دارای پسری بنام زید بوده است، تنها ابن حجر با اینکه خود بدین موضوع تصریح کرده است (۶) در جای دیگر نویسد:زید بن عمر بن خطاب خواهر عبد الله مادر آنان ام کلثوم دختر جرول است که نزول آیه «لا تمسکوا بعصم الکوافر» (۷) میان آنان جدائی انداخت (۸) این گفته مسلما اشتباه است.چه اولا زید چنانکه خود او و دیگران نوشتهاند فرزندم ام کلثوم دختر علی (ع) است و دیگر اینکه مادر عبد الله زینب دختر مظعون بن حبیب است (۸) و الله اعلم)
ام کلثوم در چه سالی زندگانی را بدرود گفته،معلوم نیست.احمد بن ابی طاهر طیفوری متوفای سال ۲۸۰ و نویسنده کتاب بلاغات النساء روایتی از امام صادق (ع) و آن بزرگوار به نقل از پدران خود نوشته است که ام کلثوم در بازار کوفه مردمان را اشارت کرد تا خاموش شدند و سپس خطبهای با چنان بلاغتخواند که گوئی علی بن ابی طالب استسخن عمر رضا کحاله در اعلام النساء (۱۰) آن خطبه را بنقل از احمد بن ابی طاهر آورده است.
اما این روایت را بدین صورت نمیتوان پذیرفت چه مورخان و تذکره نویسان هر دو فرقه نوشتهاند ام کلثوم و فرزندش زید در یک روز در مدینه در گذشتند.و درباره مرگ زید نوشتهاند.شبی بین بنی جهم جنگی در گرفت.زید داخل معرکه شد تا نزاع را بر طرف سازد لیکن در تاریکی ضربتی خورد که بر اثر آن در گذشت.
و عبد الله بن عامر بن سعید در باره او گفته است:
ان عدیا لیله البقیع یفرجوا عن رجل ضریع مقابل فی الحسب الرفیع ادرکه شؤم بنی مطیع (۱۱)
زید و مادرش با یکدیگر مردند و مردم ندانستند کدامیک زودتر مرده و بدین جهت هیچیک از دیگری ارث نبرد (۱۲).
ابن سعد نوشته است:زید و مادرش ام کلثوم هر دو در یک روز مردند و عبد الله بن عمر بر آنان دو نماز خواند و در روایت دیگر که از عمار بن ابی عمار مولای بنی هاشم آورده است (۱۳) گوید سعید بن عاص که در این وقت امیر مدینه بود بر آن دو نماز خواند (۱۴) سعید بن عاص در سالهای چهل و یک تا پنجاه و شش در مدینه حکومت داشته است (۱۵) اگر این روایتبالا را درستبدانیم،مرگ ام کلثوم پس از بازگشت او از کوفه بمدینه و بین سالهای چهل و دو تا پنجاه و شش است و چون در روایتی دیگر نویسد:حسن و حسین دنبال جنازه او بودند پس مرگ او دیرتر از سال پنجاهم که سال شهادت امام حسن علیه السلام است نیست و بین سالهای چهل و دو تا پنجاه محدود میشود.
____________________
پرسش: آیا ازدواج ام کلثوم دختر حضرت علی و فاطمه علیهم¬السلام با عمر صحت دارد؟
پاسخ: در خصوص ازدواج حضرت ام کلثوم با خلیفه دوم (بنابر برخی روایت تاریخی) تنها در عقد ازدواج بوده است و قبل از مراسم ازدواج، خلیفه از دنیا رفته است و البته بنا بر بعضی از نقلها، در ازدواج عمر و ام کلثوم اجبار و تحمیل در کار بوده است. و ناگفته نماند که بسیاری از حقایق و مصالحی که بوده است ممکن است از چشم ما پوشیده مانده باشد.
قضیه از نظر تاریخی کاملاً قطعی نیست و روایات مختلفی در مورد آن وجود دارد. و بعضی از روایات وقوع آن را انکار کردهاند و برخی آن را اجباری دانستهاند.
در این باره این نکته هم توجه شود که ازدواج با دختر کسی آنهم در فضای جزیره العرب آن روز، دلالت بر دوستی و همراهی نمیکند که شواهد این مطلب وجود دارد مانند ازدواج امام حسن(ع) با جعده دختر اشعث ابن قیس که اشعث از منافقین بلکه رئیس منافقین در عصر حضرت امیر(ع) بوده است که حضرت امیر(ع) در خطبه¬ای او را به شدت سرزنش میکند[۱]. می¬بینیم قرآن کریم زن لوط، زن نوح و همسر فرعون را مثال میزند تا بفهماند که رابطه زن و شوهری دلیل بر سنخیت طرفین و مرتبطین به آن دو، نمیباشد.ما می¬توانیم نظر حضرت امیر(ع) را راجع به خلفاء از خطبه او در یابیم.[۲] ملاک دوستی و دشمنی فردی مثل امیرالمؤمنین (ع) را باید در حق و اوامر الهی دانست که رسول خدا(ص) فرمود:علی مع الحق و الحق مع علی یدور حیثما دار[۳] «علی(ع) با حق است و حق با علی(ع) و هر جا علی(ع) می¬گردد حق با اوست» باید دید اگر علی(ع) با کسی دوست بوده چرا؟ و اگر دشمن بوده چرا؟ اصل دعوای حضرت با کسانی که حق را نمی-پذیرفتند و بر سر اسلام و پیاده شدن احکام آن بود. بنابر این باید در تاریخ بدور از تعصبات، پرونده افراد در این زمینه بررسی شود.
________________________________________
آیا حضرت ام کلثوم در واقعه کربلا حضور نداشتند؟
چیزی که از تاریخ کربلا در این رابطه بدست می آید این است که حضرت ام کلثوم در کربلا حضور داشته اند.
ام کلثوم دختر امیر المؤمنین علی(ع) که زنی با فصاحت وبلیغ وسخنور بود ودر مدت اسارت پیوسته با سخنانش ستم حکام را افشاء می کرد ، وقتی کاروان اسراء را به کوفه وارد کردند ، درجمع انبوه حاضران به سخن پرداخت وآنان را بخاطر سستی وکوتاهی در یاری کردن امام حسین علیه السلام نکوهش کرد . دربدو ورود به کوفه مردم به تماشای آنان گرد آمده بودند . ام کلثوم بر سرآنان فریاد کشید:یا اهلَ الکوفه ! اَ ما تستحیُونَ مِنَ الله ورَسولهِ اَن تَنظُروا الی حرم النبی؟! ۰۰۰ای مردم کوفه ! آیا از خدا و رسولش شرم نمی کنید از اینکه به حرم و دودمان پیامبر نگاه می کنید؟! ۰۰۰(۱)ودرجای دیگر چنین آمده است هنگام ورود اهل بیت علیهم السلام به شام نیز ام کلثوم شمر را طلبید واز او خواست که آنان را از دروازه ای وارد کنند که اجتماع کمتری باشد وسرهای مقدس ومطهر شهدا را دورتر نگه دارند تا مردم به تماشای آنها پرداخته وکمتر به چهره اهل بیت پیامبر (ص) نگاه کنند . شمر به لحاظ بی دینی وخباثت ذاتی دقیقاًبرعکس خواست او عمل کرد واسیران را از دروازه ساعات وارد دمشق کرد.(۲)دوست عزیز :همانطور که ملاحظه می فرمایید حضرت ام کلثوم در واقعه کربلا حضور داشته اند اما اینکه چرا در سوگواریها از ایشان سخنی به میان نمی آید باید گفت تک تک افرادی که درحادثه عاشورا شرکت داشته اند رسالتی داشته ونقشی را ایفا کرده اند اما میزان وعمق رسالت آنها با یکدیگر فرق می کند مثلاً در مجلس یزید غیر از حضرت زینب سلام الله علیها حضرت سجاد علیه السلام نیز سخنرانی کرده اند اما به اندازه ای که درباره حضرت زینب (س) سخن گفته می شود درباره ایشان صحبتی به میان نمی آید وعلت این امر آن است که حضرت زینب (س)نقش چشمگیرتر و وسیعتری در این زمینه داشته اند ومدیریت در شرائط بحرانی واقعه بدست زینب (س) بوده است وبخاطر همین در سوگواریها وعزاداریها بیشتر از ایشان سخن به میان می آید وبه مراجعه به تاریخ کربلا می بینیم که غیر از حضرت زینب سلام الله علیها حضرت ام کلثوم وفاطمه دختر امام حسین علیه السلام اسیران آزادیبخشی بودند که نقش بزرگی دراین واقعه ایفا کرده وذهنیت مردم را از اسیران جنگی متحول ساختند .البته غیر از این مسأله عاملی که باعث می شود از ایشان سخنی به میان نیاید یا کمتر از ایشان صحبت شود، کم اطلاعی بعضی از مبلغین از جریانات عاشورا وتکیه بر مرثیه ها وسخنرانیها تکراری وعدم توجه به پویایی واقعه عاشورا است که باید به این مسئله توجه شده ومبلغینی که رسالت عظیم رساندن پیام عاشورا را به مردم دارند احساس مسئولیت بیشتری دراین زمینه کنند ومطلب نو و درسهای تازه ای از واقعه سراسردرس وآموزنده عاشورا بیرون کشند.منابع ومآخذ۱- پیامهای عاشورا ،جواد محدثی ،ناشر : اداره آموزشی های عقیدتی سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه ، ص۳۰۹ ، مقتل الحسین ، مقرّم ، ص۴۰۲- پیامهای عاشورا ، جواد محدثی ، ناشر۰۰۰ ، ص۲۱۰ ، اعیان السیعه ، ج۳ ، ص۴۸۵