پیوند: http://www.isna.ir/ISNA/NewsView.aspx?ID=News-1855828&Lang=P
كارشناسان ميگويند با گسترش رقابت شبكههاي اجتماعي بر سر جذب كاربران بيشتر، شاهد شكلگيري نيازهاي كاذب در ميان برخي كاربران اين شبكهها هستيم كه ميتواند صدمات ناخوشايندي را به دنبال داشته باشد.
به گزارش خبرنگار فنآوري اطلاعات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، استفاده از شبكههاي اجتماعي روز به روز در حال افزايش است و روند رو به رشدي را طي ميكند به نظر ميرسد، طي دو سال آينده بتواند بهعنوان يكي از نيازمنديهاي كاربران معرفي شود. حال بماند كه چه ميزان از اين نيازمندي واقعي است و چه ميزان كاذب.
اما با كمي دقت در نحوه تعامل افرادي كه اطرافمان هستند متوجه ميشويم كه درصد بسيار بالايي از افراد تنها با ديد سرگرمي به اين محيطي كه ميتواند سرشار از كاربردهاي مؤثر باشد، وارد ميشوند و بهجاي پرداختن به تبادل اطلاعات سودمند به گپ و گفتهاي شايد بيمورد و غيرضروري ميپردازند؛ هرچند كه اين گفته درباره تمامي كاربران صدق نميكند.
افزايش تمايل به تعاملات كاربران برروي محيطهاي اجتماعي به گونهاي است كه مسوولان اين فضاها را هر روز به فكر ايدهاي نو مياندازد تا به واسطه آن وابستگي كاربران را بيش از پيش كنند چراكه قريب به اتفاق كاربران معتقدند كه استفاده از محيطي ثابت براي مدت زماني طولاني بر بستر وب، خستهكننده ميشود و رابطهاي غيرمستقيم بين رغبت اعضاي اين محيطها با مدت زمان استفاده از يك فرم و قالب برقرار ميشود، به گونهاي كه هرچه مدت زمان طولانيتر شود، ميزان رغبت افراد براي تعامل با چنين محيطهايي كاهش مييابد.
همكاري فيسبوك با شركتهايي همچون Netflix و Hulu درجهت حفظ آمار كاربران و فراهمسازي بستري براي ايجاد جاذبههاي سمعي و بصري، نمونهاي مشخص از دغدغه مديران اين شبكه براي راهكارهاي ارتقاي جذابيت و تعداد اعضاي ثابت است.
شايد تا دو ماه پيش فيسبوكيها و مخصوصا مسوولان آن، نگرانيهايشان به اين شدت نبود چراكه هنوز يكهتاز ميدان بودند و كاربران خواسته ناخواسته مجبور بودند براي تعامل با شبكههاي اجتماعي در فيسبوك عضو شوند اما اكنون ديگر اينطور نيست و گوگل با راهاندازي شبكه اجتماعي خود و با جذب بيش از 20 ميليون كاربر در طول يك ماه فعاليت اوليه خود، به عنوان رقيبي سرسخت براي اين شبكه اجتماعي محسوب ميشود.
با توجه به گزارشهايي كه از مقامات گوگل و همچنين مسوول بررسي ميزان عضويت در گوگل پلاس اعلام شده، به راحتي ميتوان گفت كه روزانه يك ميليون نفر به اين شبكه اجتماعي پيوند ميخورند و طبق آخرين آماري كه تا ارائه نسخه بتا اين شبكه اجتماعي طول كشيد و با احتساب پروفايلهاي شخصي و محرمانه، تعداد كاربران اين شبكه اجتماعي حدودا به 50 ميليون كاربر ميرسيد.
اين ميزان در برابر اعضاي فيسبوك با 800 ميليون كاربر، اندك است اما برخي ويژگيهاي برجسته اين شبكه، مديران فيسبوك را نيز به تكاپو انداخته تا با عقد قراردادهاي جديد با شركتهاي بزرگ موسيقي و فيلم همچون Rhapsody سرويسهاي خود را به روز و در جهت علايق كاربران خود اقدام كنند.
حال با تمام رقابتهايي كه در اين شبكههاي اجتماعي سرآمد موجود است، بايد ديد كه دليل عمده فيلترينگ آنها در شركتهاي بزرگ انگليسي و آمريكايي چيست؛ هرچند كه اكثر مديران اين شركتها مباحث امنيتي را پيش ميكشند و افت امنيت سازماني و اطلاعات آن را از جمله موارد ضروري در راستاي اين اقدام برميشمارند اما اگر نگاهي واقعبينانهتر داشته باشيم، ميبينيم كه اگر هم نشت اطلاعاتي صورت بگيرد، استفاده از اين شبكهها در محيطهاي شخصي نيز بايد ممنوع ميشد.
به اعتقاد تحليلگران حتما دليل ديگري از جمله اعتياد رواني به فضاي اينترنت و اين محيطها هم مهم هستند چراكه به دنبال خود كاهش راندمان كاري افراد را به دنبال دارند.
با در نظر گرفتن اين فرضيه، مسلم است كه استفاده از اين شبكهها در هر فضايي با رويكرد مبتني بر افزايش بهرهوري تناقض دارد و نبايد انتظار داشت كه اگر محدوديتي در استفاده از چنين محيطهايي به صورت سراسري وجود نداشت دليلي بر آن نيست كه بهصورت گزينشي نيز نتوان براي استفاده از آن محدوديتي اعمال كرد.
فرهنگ استفاده از تكنولوژي در كشوري مانند ايران بهصورت كامل رايج نشده است و در اين ميان رشد چشمگير استفاده از بستري خاص از تكنولوژي ميتواند عواقب ناخوشايندي را به دنبال داشته باشد كه البته به گفته كارشناسان بديهي است براي محدوديت دسترسي كاربران و كنترل آنها نيز اعمالي مثل فيلترينگ جوابگو نيست و بايد با اتخاذ راهكارهايي اساسي به دنبال حل مشكل بود.
در اين راستا راهاندازي شبكهاي اجتماعي در داخل كشور كه بتواند مطابق با نيازمنديها و سلايق كاربران بومي ما باشد، به احتمال زياد مؤثر واقع خواهد شد و نيازهاي درصد بسياري از كاربران به تعاملات شبكهيي را حل خواهد كرد.